سرمایهٔ انسانی موجودی شایستگیها، دانش، ویژگیهای اجتماعی و شخصیتی شامل خلاقیت، تجسم در توانایی برای انجام کاری جهت تولید ارزش اقتصادی است. سرمایهٔ انسانی دید اقتصادی جامعی از انسان فعال در اقتصاد است، در حالی که تلاشی برای کسب پیچیدګی بیولوژیکی، اجتماعی، روانشناسی و فرهنگی است بهطوریکه در اثرات متقابل اقتصادی یا صریح با هم تقابل دارند.[۱]
در اوایل فرض میشد که نظریهها، زمینهای را منعکس میکنند که در آن بخش ثانویهٔ اقتصاد نسبت به بخش سوم قادر به تولید زمان در بیشتر کشورهاست؛ که در آن منبع مثلثی، همگن و قابل تعویض به سادگی به عنوان نیروی کار یا کار یکی از سه عوامل تولید است (دیگر موارد و ارزیابیهای تبادل پذیر ـفرض پول و تجهیزات فیزیکی). فقط به عنوان این که زمین به عنوان سرمایهٔ طبیعی شناخته میشود و در خود ارزیابی میشود و عوامل انسانی تولید از این تحلیل مکانیکی ساده برای سرمایهٔ انسانی ناشی میشود. در تحلیل مالی فنی مدرن، اصطلاح رشد متعادل و هدف رشد مساوی قابلیتهای انسانی و ارزیابیهای فیزیکی اطلاق میشود که کالاها و خدمات را تولید میکند.
فرض میشود که کار یا نیروی کار میتواند به سادگی مدلسازی شود؛ در کل این مورد در سالهای ۱۹۵۰ به چالش درآمد هنگامی که بخش سوم، خلاقیت را تقاضا میکند، شروع به تولید بیشتر از بخش ثانویه در تولید زمان در بیشتر کشورهای توسعه یافتهٔ جهان مینماید.
بر اساس آن بیشترین توجه بر عواملی است که منجر به موفقیت در برابر شکست میشود که با مدیریت انسانی مرتبط است، نقش رهبری، استعداد و حتی شهرت جستجو شدهاست. امروزه بیشتر نظریهها سعی بر تجزیهٔ سرمایهٔ انسانی به یک یا تعداد بیشتر اجزاء برای تحویل دارن که معمولاً ناظر نامیده میشود. شایعترین سرمایهٔ اجتماعی، مجموع پیوندهای اجتماعی و روابط شناسایی شدهاست، همراه با تعدادی مترادفات از جمله حسن نیت یا ارزش نام تجاری یا انسجام اجتماعی یا انعطافپذیری اجتماعی و مفاهیم مرتبط مانند شهرت یا سابقه، بهطوریکه مجزا از استعدادی است که یک فرد (از جمله یک ورزشکار بهطور منحصربهفردی دارد) توسعه دادهاست که نمیتواند برای دیگران بدون توجه به تلاش منتقل شود و جنبههایی که میتواند انتقال یا تدریس شود: سرمایهٔ آموزشی.
بهطور کمتر متداولی، برخی از تحلیلها ساختارهای خوبی را برای سلامت و سلامت خود، یا عادتهای مدیریتی خوب دانش یا سیستمهایی با ساختارهایی که آنها را مدیریت و تأمین میکنند یا سرمایهٔ فکری تیمها ـ انعکاس ظرفیتهای اجتماعی و ساختاری آموزشی با برخی فرضیات در بارهٔ یگانگی فردی در محتوا و زمینهای که آنها کار میکنند. بهطور کلی این تحلیلها تصدیق میکند که بدنههای تدریس فردی، ایدهها و مهارتهای آموزش و اثر اجتماعی یا قدرت تشویق متفاوت هستند.