STI&DUI
برخی مطالعات به وجود دو سبک نوآوری، پژوهش بنیاد ( scientific and technologically-based innovation) و تجربه بنیاد (learning-by-doing, by-using, and by-interacting) اشاره کردهاند.[۲۰] بنگاهها روشهای متفاوتی برای نوآوری در پیش میگیرند. سبک بنگاهها به میزان زیادی به توانمندی بنگاه از قبیل مهارتها و دانش موجود بستگی دارد. این دو سبک، از گونههای مختلف دانش استفاده کرده و دانش حاصل از آنها نیز متفاوت است. سبک پژوهش بنیاد به طور مستقل تاثیر بیشتری در نوآوری تکنولوژیک دارد درحالی که سبک تجربه بنیاد تاثیر بیشتری بر نوآوری های غیر تکنولوژیک دارد. [۲۱] در سبک STI، حتی اگر یادگیری ( ایده ) برای حل مشکلی محلی آغاز شده باشد، از « دانش جهانی » استفاده میشود و منجر به افزایش دانش بالقوه جهانی میشود. بدیهی است دانش چه ای پیش نیاز این سبک نوآوری است. بنابراین میتوان گفت در سبک نوآوری STI ( مبتنی بر پژوهش ) از نتایج فعالیتهای تحقیق و توسعه و دانش مدون استفاده میشود. تجربه موفق کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که سیاستهای STI که به خوبی با سیاستهای توسعه ملی کشورها ادغام شده اند به همراه تغییرات سازمانها و موسسات میتوانند یاری کننده افزایش تولید ، توسعه رقابت شرکتها ، و حمایت از رشد سریع و ایجاد شغل یاشند.[۲۲]
نوآوری سبک DUI ( مبتنی بر تجربه ) از دانش ضمنی استفاده کرده و در یادگیری تعاملی و روابط بین کارکنان حاصل میشود. این سبک نوآوری منجر به شکلگیری دانش چگونگی و دانش چه کسی شده، ضمنی و به شدت وابسته به زمینه و محلی است. در این سبک به جز انواع رسمی یادگیری، انواع غیر رسمی نظیر یادگیری با کار، یادگیری با استفاده، یادگیری با تعامل و یادگیری با جستجو از جمله روشهای اصلی یادگیری هستند.[۲۳] مطالعات تجربی نشان میدهد نوآوری موفق بستگی به توسعه پیوندها و ارتباطات بین بخشهای طراحی، تولید و فروش در داخل سازمان و همچنین تعامل مداوم با کاربران محصول و حتی تأمین کنندگان مواد و کالا دارد. [۲۴]